قسمت اول

فعالیت شرکت کوئست در بخشهای زیر مورد ارزیابی قرارمی گیرد:

الف)بخشهایی از اساسنامه و مقررات شرکت کوئست مورد کنکاش و بررسی قرارگرفته

و نواقص آن که نشان می دهد این شرکت یک شرکت با فعالیت ناسالم و مخرب شبکه ای

( دسیسه هرمی) است آورده شده است که این نواقص از سالهای ابتدایی فعالیت کوئست 

وجود داشته و علیرغم تذکرات و انتقال این مسائل و مشکلات به مسئولین شرکت ، آنها از

اصلاح و رفع نواقص خودداری نموده اند و این مسئله سبب شده است طی سالهای گذشته

بازاریابان و مدیران با سابقه شرکت بدلیل همین مشکلات و بی توجهی مدیران اصلی شرکت

به تذکرات و اخطارهای آنان از تمام منافع مادی خویش بگذرند و از شرکت جدا شوند افرادی

مانند جوخوزه فابرگاس، کرت و مهراب صدوقیان زاده

( جلوتر به دلایلی که کوئست برای جدا شدن این افراد آورده اشاره شده است)

این نواقص همان اصول و قواعدی است که مرز میان یک شرکت بازاریابی شبکه ای سالم

را با  یک شرکت  ناسالم و مخرب( دسیسه هرمی )مشخص می کند.

ب) سابقه فعالیت و عملکرد این شرکت مورد ارزیابی قرار گرفته و تصویر کاملی از شروع

کار شرکت و مسیرحرکت آن به سوی دسیسه هرمی و فعالیت مخرب در کشورهایی که دارای

شاخص ها وزمینه های ی مشترکی برای شرکت هایی نظیر کوئست هستند ارائه می شود

ج)پلن کاری و محصولات شرکت

د)سابقه این شرکت در کشورهای دیگر از نگاه  مسئولین و رسانه های خبری آنها  آورده شده است.

بخش اول- بررسی اساسنامه و مقررات شرکت کوئست و نواقص آن

شرکت کوئست تاکنون بدون اینکه به اطلاع بازاریابان که سرمایه انسانی و

محوراصلی فعالیت شرکت را تشکیل می دهند چندین بار اقدام به تغییر اساسنامه

خود نموده است که آخرین بار در ژانویه 2010 می باشد. در زیر تلاش شده است

که تمام نواقص و کاستی های قانونی این شرکت هرمی از بطن قوانین خود آن شرکت

استخراج وترجمه شودوفقط برخی از مواردی که مخالف با اصول و چهارچوب های

لازم برای فعالیت صحیح بازاریابی شبکه ای است مورد ترجمه و نقد قرار گرفته است.

درآیین نامه و ضواب تجاری بین مشتری و شرکت کوئست که درقالب 12 بند و

15 صفحه تنظیم شده است درزیر بند 3 که با شماره 3.01 مشخص شده است و به چگونگی

آغاز کار توسط بازاریابان می پردازد در قسمت (d) آمده است: شما برای عضویت به عنوان

بازاریاب باید مبلغی معادل 10$ بپردازید و این مبلغ غیر قابل استرداد می باشد و این مخالف

قوانین و آیین نامه های جهانی بازاریابی می باشد.

دربند3.02 نیز شرکت تلاش کرده تا قانون باز پس گیری را در مورد ابزار شروع اولیه یا

محصولات تشویقی برای شروع این تجارت اعمال کند، ولی این امر فقط سعی در گول زدن

مخاطب دارد، زیرا در کمپانی هرمی کوئست شما باید آن مبلغ 10$ را که غیر قابل استرداد

می باشد را در هر صورت پرداخت کنید و عملاَ هیچ فردی در این کمپانی فعالیت خود را با

ابزار شروع اولیه آغاز نمیکند و اصولاَ این قانون که اینجا ذکر شده صرفاَ جنبه ظاهری دارد.

حق خرید یا قیمت تخفیف یافته یکی دیگر از نواقصی است که بعنوان یک شاخص برای تفکیک

یک شرکت سالم از شرکت ناسالم بازاریابی عمل می کند.

در قسمت 5.03 : حق خرید با قیمت تخفیف یافته

در این قسمت شرکت با هوشیاری کامل سعی در گول زدن شما دارد و ذکر کرده که بازاریابان

این شرکت اولین محصولی را که برای خودشان می خرند باید به قیمت خرده فروشی باشد مگر

اینکه شما قبل از خرید خود توانسته باشید یکی از محصولات شرکت را به قیمت خرده فروشی

به فردی خارج از این سیستم فروخته باشید ، که این امر با توجه به نوع محصولات و قیمت آنها

خود امری محال فرض شده است.

اولاَ : این موضوع کاملاَ بر خلاف تمام قوانین و آیین نامه های بازاریابی شبکه ای درکشورهای

دنیا است، زیرا هر فردی صرفاَ با وارد شدن در طرح تجاری می تواند با عقد قرارداد یا خرید

ابزار شروع اولیه یا محصولات تشویقی آن شرکت، از تمام مزایای خرید به قیمت اعضا برخوردار شود

و محصولات مورد نیاز خود را به قیمت اعضا خریداری کند.

ثانیاَ : در طرح هرمی شرکت کوئست نت شرط خرید محصول برای شروع این دسیسه و

استفاده از فرهنگ تنها یکبار خرید کردن و بدون الزام کردن افراد به داشتن فروش های

خرده فروشی ماهانه ، دقیقاَ تداعی کننده مفهوم اصل دسیسه زنجیره بی انتها می باشد.

تهدید و گرفتن تعهدهای غیرقانونی یک طرفه از بازاریابان شرکت از شگردهای این

کمپانی برای سرپوش گذاشتن بر کلاهبرداریها  وسر باز کردن مشکلات قانونی آن

است که نمونه های زیر نشانگر این واقعیت می باشد.

در بخش 5.14 : تعهد به کمپانی

کمپانی به صورت آشکار بازاریابان خود را به وفاداری و تعهد به کمپانی مجبور و

ملزوم می کند و برای آنها رعایت این امر را لازمه ادامه این دسیسه قرار می دهد که

در هر زمان و در هر مکان و شرایطی هیچگونه صحبت یا بیانیه ای را در مورد

شرکت و مدیران آنها را ارایه نکنند، چون در غیر اینصورت جایگاه آنها باطل می شود

و این امر حتی شامل تهمت زدن و یا حتی دشنام دادن نیز می شود.

این مبحث و رعایت آن از طرف بازاریابان به این مفهوم است که چنانچه کوچکترین

اعتراضی از جانب شما به سمت مدیران شرکت راهی شود، این امر برابر با از دست

دادن جایگاه و تمام درآمد های شما است اتفاقی که در اواخرسال 84و85 برای خیل

کثیری از بازاریابان این شرکت افتاد.

همچنین در بخش 6.03 : شرکت اعلام می کند که چنانچه خریدی یا فروشی از محصولات

شرکت بنا به صلاحدید آنها یا شرایط معقول تجاری ، بنا باشد که کنسل شود یا مشمول باز

پس گیری شود، کمپانی این حق را برای خود محفوظ دارد تا بصورت خودکار از جایگاه

بازاریابان خود میزان مشخص کمیسیون و پاداش پرداخت شده به آنها را از درآمد آنها کسر کند

و یا حتی درآمد آنها را منفی کند و چنانچه این درآمد ها پرداخت شده باشد و از سیستم خارج شده باشد ،

آن فرد کمیسیون گیرنده موظف است این پاداش ها را بصورت دستی به شرکت بازپرداخت کند در

غیر اینصورت ادامه فعالیت وی به حالت معلق در می آید.

در این قسمت این پیش بینی از طرف شرکت صورت گرفته که شاید در شرایطی مجبور به باز

پرداخت پول به مشتریان خود باشد بنابر این با زیرکی کامل احتمال انجام این امر را منوط به باز

پس گیری کامل پورسانت های پرداختی به اعضای درگیر در مجموعه می کند و چون بسیاری از

اعضا حاضر به باز پرداخت این کمیسیون ها نیستند بنابراین به صورت اتوماتیک و از نظر قانونی

شرکت از بازپرداخت پول مشتری های خود شانه خالی می کند.

قسمت دوم

ایجاد عادات غلط در مسائل مالی

حضور در شرکت Qnet مولد دگرگونیهای ذهنی و باورهایی است که به علّت نوع آموزشهای

موجود در آن تبدیل به عادتهای رفتاری میگردد؛ به گونهای که شاید سالهای سال این عادتها

در ذهن یک فرد بنشیند و تمامی زندگی یک فرد تحت تاثیر آن قرار گیرد. نمونه بارز این موارد،

عادتهای غلط در مسائل مالی است.
شاید ابتدایی ترین عادت غلط که در همه افراد ایجاد میگردد (چه مالباخته و چه مالبرده) بالا

رفتن توقع افراد از میزان درآمد است. مسلما کسی مخالف درآمد بالا نیست. امّا در این سیستم

به گونهای رفتار می شود که فرد، راه رسیدن به درآمد زیاد را در نموداری پلهای نمیبیند؛

بلکه آن را حاصل یک تلاش کوچک در کوتاه مدت(6 ماه تا 2 سال ) و برداشت همیشگی

در دراز مدت (99 سال)میبیند. چنین عادتی است که به افراد عضو (و حتی بریده های این سیستم)

نگرشی را منتقل می کند که دیگر حاضر به پذیرش کاری غیر از کار با وعدههای درآمدی

آنچنانی نیستند. در نهایت این عادت غلط از آنان افرادی می سازد که هر چه میدوند به آنچه که

در ذهن خود از درآمد ساختهاند نمیرسند.
از عادتهای غلط رایج دیگر میتوان به «نمایش درآمد» اشاره کرد. این دیدگاه که از سوی

مربیان آموزشی این سیستم با هدف جذب افراد ترویج شده است، بیان کننده این امر است

که هر کس برای نمایش میزان درآمد خود در این سیستم باید ماشین، موبایل، ساعت و …

که دارای قیمت بالایی است، خریداری کند. علاوه بر اثرات سوء این نوع نگرش در بعد

اجتماعی و اقتصادی، این عمل به عنوان یک عادت غلط مالی در افراد این ذهنیت را

ایجاد میکند که باید کلیه درآمد خود را صرف نمایش و خودنمایی کرد. این موضوع باعث میشود

که کلیه رفتارهای مقتصدانه مثل پس انداز و سرمایه گذاری به کلی در ذهن این افراد از

بین برود. طبق آمار از میان 500 نفر اول سیستم کیونت 8 نفر (کمتر از دو درصد) آنها توانسته اند

با کارهای اقتصادی دیگر دارایی خود را افزایش دهند، حدود 95 درصد دارایی امروزشان از

مجموع درآمد نامشروعشان در کوئست کمتر و مابقی توانسته اند آن را نگه دارند. به راستی این

چگونه سیستم آموزشی و صحیحی است که حتی خروجیِ به اصطلاح موفقِ آن هم تنها و تنها تفکر

ولخرجی و نابودی پول را انتخاب میکند؟

از عادتهای مالی غلط رایج در این سیستم استفاده از پولهای قرض برای ورود به سیستم و حتی بدتر

از آن برای استفاده در همان تکنیک نمایش درآمد است و متاسفانه به علت ذات بازنده بودن افراد

در این سیستم عمده این قرضها پس داده نمیشود و به راحتی حرمت شکست در بازپس دادن پول

در ذهن افراد شکسته شده و به قرض گرفتن و پس ندادن آن عادت میکنند.
مهترین ضعف، عادت به استفاده از پول بهرهای (نزول) است. چرا که در مرحلهای از

آموزش به افراد بالاتر گفته می شود که برای انرژی دادن به مجموعه ماشین مثلا 100

میلیونی خریداری کنند و او که بر فرض هنوز 20 میلیون بیشتر درآمد نداشته است برای

خرید این ماشین رو به پول نزول میآورد و با وجود تمامی دیدگاههای فرهنگی و شرعی و

اخلاقی ملت ما در مورد استفاده از پولهای بهره ای، میگردد.

نابودی پلهای پشت سر

یکی دیگر از نگرشهای غلط موجود در سیستم کیونتQnet، نگرش نابودی پلهای پشت سر

است به این صورت که هر فرد پس از ورود به این سیستم باید از تمامی چیزهایی

که باعث میشود به نوعی بتواند به گذشته قبل از کیونتQnetخود باز گردد، بگذرد. این امر

در اشکال مختلفی بروز می کند. یک دانشجویی که عضو کیونتQnet به شدت ترغیب می شود

تا تحصیلاتش را کنار بگذارد. (افراد شاغل می بایست از شغل خود بگذرند و افراد

اهل خانواده از همراه خانواده بودنشان.
در کیونتQnet به افراد آموخته می شود تا برای به دست آوردن آینده خوب و

رویایی می بایست چند سالی را با سختی و تنها و تنها با کیونتQnet بگذرانند.

در سی دی های آموزشی این سیستم مشاهده میشود که فرد آموزش دهنده چندین بار تکرار

میکند که در کوئست یا همینکیونتQnetبخورید، بنوشید، نفس بکشید و زندگی کنید! و به

هیچ چیز و هیچ کس فکر نکنید مگر کوئست. همین دیدگاه است که جوانان شهرستانی

را به تهران میکشاند و باعث میشود که ماهها غربت و تنهایی را در یک دفتر چند متری

بگذرانند چرا که به آنها آموخته شده است برای پولدار کردن خود و خانوادهشان باید از

همه چیز بگذرند حتی از شهر و محل زندگیشان.
شیوه دیگری که کیونتQnet ارائه میدهد جمع آوری مدارک از افراد برای گروگان

نگه داشتن آنها برای حضور در کیونتQnet است. به عنوان مثال هر فرد در کنار

تخته وایت برد دفتر که درخت مجموعه در آن کشیده شده است میبایست در کنار نام

خود در این درخت عکس بگیرد. شاید این امر در ابتدا برای افراد راحت و انرژی

بخش باشد اما هدف اساسی که در پشت این عمل وجود دارد در دست داشتن یک

مدرک نزد بالاسریهای او برای بستن دهان اوست. چرا که ممکن است این عضو

آگاه شود و بخواهد که از آنها شکایت کند. امّا هنگامی که این فرد قصد چنین عملی

را میکند ناگهان با این مدارک روبرو می شود. در اینجاست که شخص هیچ راه بازگشتی

به اجتماع ندارد و حتی در صورت مخالفت نیز جرات بیان آنرا نخواهد داشت.

از بین رفتن اعتبار فرد در میان اطرافیان

رشد شبکه کوئست یاهمین کیونتQnet تنها و تنها با وارد شدن اطرافیان یک فرد است

که اتفاق می افتد. امّا چیزی که از ورود و یا عدم ورود همین افراد به یادگار باقی میماند

چیزی جز از بین رفتن روابط نیست. هنگامی که شما به کوئست یاهمین کیونتQnet وارد

میشوید به شما آموزش داده میشود که لیست اسامی همه اطرافیان خود را بنویسید و مهمترین

کلیدواژهای که تاثیرگذار در انتخاب برای دعوت یک فرد برای ورود به این

سیستم است اعتبار شما نزد اوست. دست گذاشتن کوئست یاهمینکیونتQnetبر روی

اعتبار افراد شاید بزرگترین خسارت وارده به آنهاست. بعد از اینکه شما افرادی را

که به اصطلاح خودشان «سیرکل» (Circle) شما هستند انتخاب میکنید آنگاه باید این افراد را با دروغ به دفتر بکشانید.
توضیح اینکه سیرکل از کلمه «دایره نفوذ» گرفته شده است. یعنی افرادی که اصطلاحا در دایره نفوذ شما قرار دارند.

اولین تخریب اعتباری هنگامی اتفاق میافتد که دوست شما که مثلا برای بیرون

رفتن با شما دعوت شده است، وارد یک دفتر هرمی میشود و ناگهان میبیند که

باید دو ساعت تا پنج ساعت به توجیحات بالاسری شما گوش دهد. از اینجا به

بعد دو حالت ممکن است اتفاق بیفتد. یا وارد شبکه میشود و پول میدهد و یا

وارد نمیشود که متاسفانه نتیجه هر دو یکی است و آن از بین رفتن رابطه شما

با او و هزینه شدن اعتبارتان پیش یک دوست برای همیشه است. زیرا اگر

وارد شود قطعا نتیجهای جز شکست پیش رویش نخواهد بود و اگر وارد نشود

بالاسریهای شما به شما میآموزند که از او دوری کن زیرا که او «دزد رویا» است!

واژه «دزد رویا» واژهای است که در آموزشهای کوئست یاهمین کیونتQnet به

افرادی که شما را در مقابل سیستم آگاه میکنند و به شما حقیقتها را میگویند، گفته میشود

. امّا به جای دوستی بیشتر با این افراد، بالاسریها میآموزند که این آدمها، افراد منفی هستند

و خیر و صلاح شما را نمیخواهند پس باید از آنها دوری کنید.
به راستی این چگونه تجارتی است که روابط دوستانه و فامیلی را به سمت تخریب

و دشمنی ها می برد؟ اعتبار از دست رفته در کوئست یاهمین کیونتQnetبا چه

میزان کار و تلاش قرار است بازگردد؟

اتلاف چندین سال از زندگی جوانان

با اندک دقتی در سیر زندگی می توان دریافت که آینده شغلی و پایه و اساس یک

زندگی در جوانی و در سن 20 تا 30 سالگی بسته می شود. امّا متاسفانه

این همان سنی است که سیستمهای هرمی از جمله کوئست یاهمین کیونتQnet آن

را مناسب ترین سن برای عضویت می دانند.
مطابق تحقیقات هنگامی که یک فرد عضو سیستم کیونتQnet میشود تا زمانی که

به علّت عدم توفیق از آن خارج شود بین یک تا دو سال طول میکشد و این تازه

زمانی است که فرد هیچگونه موفقیت ظاهری کسب نکرده باشد یعنی اگر یک

فرد موفقیتی کوچک (در حد درآمد 5 میلیون تومان) کسب کرده باشد وسوسه

درآمد بیشتر، ممکن است او را تا 3 یا 4 سال هم نگه دارد و این یعنی از بین

رفتن چند سال از زندگی جوانی که شاید دیگر فرصت شکوفایی پیدا نکند.

به تمامی این اعداد و ارقامِ زمانی، یک دوره افسردگی را هم اضافه کنید.

چرا که 90 درصد آدمهای شکست خورده و خارج شده از این سیستم حداقل

یک و حداکثر سه سال را با افسردگی کاری میگذرانند. 

نتیجه روند فوق نابودی یک دهه حساس از عمر جوانان است که شاید جبران آن به این سادگیها امکانپذیر نباشد.
امّا از اوضاع زندگی آن درصد اندک به اصطلاح موفق بشنوید.

آن عده که فراری از قانون و مال باختگانند بعضا دچار جنون و مشکلات روانیاند و همیشه

بعد از دستگیری ابراز راحتی و امنیت بیشتری میکنند و آن به اصطلاح زرنگهای آن طرف

آب رفته هم در حال ولخرجی و از بین بردن پولهای بادآورده خودند و همین روزهاست

که کفگیرشان به ته دیگ بخورد زیرا که هیچ هنری و حرفهای را یاد نگرفته اند.

شاید از منظری این افراد بدترین وضعیت را دارند چرا که هنگامی که دیر یا زود داراییشان تمام شد

از آنجا که نه هنری بلدند و نه حرفه ای شاید افسرده تر از همه به زندگیشان ادامه دهند.

با تمامی این تفاسیر آیا بازی کوئست یاهمین کیونتQnetچیزی جز بازی دو سر باخت است؟

ترویج دروغگویی

فعالیت در کوئست یاهمین کیونتQnetشامل زیانهای فردی فراوانی است که شاید

از جمله آنها بتوان ترویج دروغگویی را نام برد. از ابتدا تا انتهای چنین سیستمی

با دروغ شکل گرفته است. شما از همان ابتدا با یک دروغ به جلسه پرزنت (معرفی)

دعوت میشوید. بارها و بارها مشاهده شده است که افراد پس از ورود به دفتر برای

شنیدن معرفی سیستم یک ربع اول را در حیرت به سر میبرند و تنها به این فکر میکنند

که چگونه دوست چندین ساله من که به او این همه اعتماد دارم با دروغ مرا به این جلسه دعوت کرد؟

این، آغاز یک حرکت سراسر دروغ در سیستم هرمی کوئست است. دروغ گفتن

یک ایراد است و عادت به دروغ گفتن و شنیدن، ایرادی دیگر! گاه در این سیستمها

به این علت که حرف بالاسری حجت است(!) دروغهایی به گوش افراد میرسد که

حتی خودشان در درون هیچگاه نمیتوانند آن را باور کنند اما آنچنان در این سیستم

عادت به دروغ شنیدن و گفتن کردهاند که به زور هم که شده دروغها را میپذیرند.
در سیستم کوئست یاهمین کیونتQnetمبحثی آموزشی به نام «منفی بالا، مثبت

پایین» وجود دارد به این معنا که تمامی نکات و اخبار منفیتان را به بالاسریها

بگویید و تمام نکات مثبت را به زیرمجموعه ها. ایراد کار زمانی اتفاق میافتد

که افراد، انرژی مثبت دادن به زیرمجموعه ها را (به علت نبود نکته مثبت)

با دروغ اشتباه میگیرند و تا میتوانند برای حفظ تیم خود و کار کردن زیرمجموعه ها به آنها دروغ میگویند

.
ماشین اقوام خود را میگیرند و میگویند که تمامی پول نقد آن را از درآمد حاصل از

سیستم به دست آوردهاند. سرشاخه هایشان بازداشت میشوند و میگویند به علت همراه

داشتن مشروب بازداشت شده اند! محصولات خریداریشده شان به آن قیمت نمیا

رزد؛ میگویند که اینها کلکسیونی است! تورهای مسافرتی شرکت کوئست یاهمین

 کیونتQnet برای دو الی 3 کشور معتبر است و میگویند سی سال میتوانید در

تمام دنیا از آن استفاده کنید. سیستمشان در حرکتی نمایشی یک میلیون روپیه به بنیاد

خیریه کمک میکند و آنها آن را یک میلیون دلار نشان میدهند و … .
چنین دروغهایی است که در وجود یک جوان ایرانی، تمامی حرمت دروغ و

دروغگویی را میشکند و اینگونه به او میآموزد که اگر میخواهی پول در بیاوری

باید دروغ بگویی. به راستی فردی که حتی به عزیزترین کسان خود دروغ میگوید

آیا ترسی از دروغ گفتن در سطح جامعه خواهد داشت؟

آسیبهای فرهنگی

اختلاط کنترل نشده

یکی از مهمترین آثار سوء ناشی از فعالیت کوئست یاهمین کیونتQnetدر ایران ایجاد

محیطهای مختلط در دفاتر است. بررسی آمارهای بدست آمده از عملیات شناسایی نشان

میدهد که تعداد کثیری از دفاتر به صورت مختلط کار میکنند و در تعداد زیادی از آنها

کنترلی روی سطح روابط وجود ندارد. یکی از حربه های جالبی

که در بررسی روند کار مجموعه های مختلف کوئست یاهمین کیونتQnetکشف شده است

پرزنت ضربدری افراد است. به این ترتیب که پسران توسط دختران و دختران توسط پسران

پرزنت شوند. جلسات پیگیری افراد جهت ورود، با ایجاد یک فضای بسیار گرم و

صمیمی تشکیل میشود و جوانی که پا به چنین محیطی فریبندهای میگذارد توان مخالفت و

حتی تصمیمگیری را نخواهد داشت.
و اما مهمترین آسیب، پس از عضویت این افراد رخ میدهد. از آنجاییکه نوع فعالیت در

کوئست مستلزم ورود به حوزه احساسی و در نهایت دستکاری هیجانات و عواطف افراد است،

اینگونه اختلاط جنسیتی، تبعات کاملا مشخصی خواهد داشت. زمانی که بین بالاسری و

زیرمجموعه مستقیم، که یکی دختر و دیگری پسر است، ارتباط برقرار می شود، طولانی شدن

رابطه و همکاری نزدیک این دو نفر بخصوص در زمینههای احساسی همانند اهداف و آرزوهای

مشترک، عقدههای مختلف زندگی، هم عهد و پیمان شدن و …، به وجود آمدن یک درگیری

عاطفی را گریزناپذیر خواهد کرد. علی الخصوص زمانیکه یکی از طرفین یا هر دوی

آنها متاهل باشند، فاجعه بزرگتری نیز رخ میدهد. گزارشهای زیادی در زمینه از هم پاشیدن

بنیان خانوادهها پیرامون این مساله دریافت شده است که یک توجه جدی را طلب میکند.

نکته مهم دیگر در این زمینه، رویکرد شرکت در شیوه تبلیغاتی آن است. پس از گذشت

چندین سال از فعالیت کوئست در ایران که تقریبا تعداد افراد زیادی به عضویت درآمدهاند و

راهکارهای قدیمی تبلیغاتی دیگر کهنه شدهاند نمایش دادن تصاویر محرک در تبلیغ محصولات

مختلف این شرکت اعم از محصولات مسافرتی و زیورآلات و … به وفور مشاهده میشود.

با وجود اینکه سران شرکت کوئست کاملا مطلعند که درصد بسیار بالای اعضای کوئست

را جامعه ایران تشکیل میدهد استفاده از چنین ابزاری جهت سوء استفاده از عقده های جنسی

جوانان کاملا برنامه ریزی شده و هدفمند، انجام شده است.

انهدام فرهنگ صحیح کار

امروزه خیل عظیمی از جوانان در کوئست یاهمین کیونتQnet به گونهای تربیت شده اند

که نگرش آنها به کار و درآمد دچار آسیبهای جدی شده است. آنها هر روز و هر شب با

این امید که به درآمد ماهانه 60 میلیون تومان(هنوز خبر ندارند که از سال 2009 میلادی

شده به ازای هر جایگاه TC  هفته ای 4000 دلار که با احتساب 1000 دلار که به بانک

Voucher  واریز می شود در واقع هفته ای 3000 دلار در صورت روی سقف

ماندند می گیرند  که میشه هفته ای 3000 دلار ماهی 12000 دلار و روی 3 خرید

36000 دلار نه 60000 دلار ) برسند زندگی میکنند و جالب اینجاست که به غیر از

این درآمدِ ناشی از مدل کار غیرتخصصی و بیفایده کوئست یاهمین کیونتQnet روش

دیگری در کسب درآمد برایشان مقبول نیست و به عبارت دیگر رویه

«کسب تخصص و سپس درآمد» را اصلا قبول ندارند. طبق آمارهای

به دست آمده بیش از 90 درصد اعضا در کوئست یاهمین کیونتQnet

متضرر شده و میبایست یا در حین فعالیت در کوئست یاهمین کیونتQnetو یا بعد از

آن دنبال کار باشند و اینجاست که فرهنگ غلط آنها برایشان آسیبی جدی محسوب میشود.

کسی که سالها با رویای 60 میلیون تومان در ماه زندگی کرده است چگونه میتواند

دنبال کاری با حقوقهای عرف جامعه بگردد.

در کنار این موضوع، هستند کسانی که سن و سالی از آنها گذشته است

و در شغلی خاص به تبحر و تخصص رسیدهاند. کوئست یاهمین کیونتQnetبا جدا

کردن این افراد از چرخه کار و فعالیت کشور که تشکیل دهنده ضربان اصلی اقتصاد

کشور هستند و وارد کردن آنها به یک چرخه کاذب کاری، آسیبهایی جدی بر پیکره اقتصادی کشور وارد کرده است.

تبلیغ فرهنگ تجملگرایی با بزرگنمایی عقده های افراد

یکی از مهمترین روشهای کاری کوئست یاهمین کیونتQnet جهت تهییج افراد،

تمرکز بر روی عقده های مالی افراد و تصویر کردن یک زندگی توام با ثروت

و تجمل است. در سیستم آموزشی این شبکه هرمی، جلساتی با عناوین جلسات

هدف، ویژن و … به تعدد برگزار میگردد که در آن تک تک افراد با ابراز

احساسات، عقدههای خود را در زندگی گذشتهشان مطرح میکنند و جالب اینجاست

که در انتهای این جلسه همه اعضا به شدت برای کار و درآمد تهییج شده اند.

در راستای نگرش تستمونی (Testimony) که قبلا در مورد آن به تفصیل ب

حث شده است(خرید ماشین - گوشی ......) در جلسات لیدرشیپ از لیدرهای مجموعه

خواسته میشود حتی به دروغ امکانات تجملاتی برای خود فراهم کرده و آنرا در معرض دید

عموم قرار دهند. یکی از رویکردهای این نگرش، گردش لیدرها در دفاتر مجموعه

با خودروهای مدل بالا و پوشیدن لباسهای شیک و بستن ساعت و در دست داشتن

موبایلهای گرانقیمت است. به گونهای که وقتی یکی از این لیدرها با خودروی خود

مقابل درب دفتری پارک میکند و به اصطلاح میخواهد از دفتر بازدید کند، افراد

مجموعه که پیشاپیش از حضور وی مطلعند از پنجرهه ای دفتر مشغول مشاهده

خودروی او هستند و این موضوع تا مدتها انرژیبخش جلسات هفتگی آنهاست.
تقریبا در تمامی موار�